3

*

پستچی می آید

نامه ای در دستش

شرح حالی از گل

قصه ای رنگارنگ

پستچی می آید

خنده ای از ته دل

بر لبانش جاری است

می نهد در دستم

دو سه چندی گلبرگ

قطره ای شب نم و تک قاصدکی

می رود تا فردا

یا که تا سال دگر

روزها می آیند، هفته ها می گذرند

برف، گاهی باران

باد، گاهی طوفان

پستچی سرسخت است، او همیشه تنهاست

زنگ در می رقصد

پستچی آمده است

می دوم تا دم در

پستچی خسته نباشی

 

شیراز

*