39

*

 

یک مرد

یک صدا

یک جام شوکران

یک ساعت شنی

 

اندیشه های کهنه و زنگار بسته

آه

 

آواری از سکوت

 

 

با بالهای مومی این شعر شیشه ای

پرواز می کنم

پرواز می کنم

 

من در میان مزرعه هایی که سوخته اند

بر دوش این مترسک پوشالی تهی

سنگینی هراس هزاران پرنده را

احساس می کنم

احساس می کنم

 

شیراز

 

*